خبر عکس از خبرگزاریهای رسمی ایران

خبر عکس از خبرگزاریهای رسمی ایران

خبر عکس از خبرگزاریهای رسمی ایران
خبر عکس از خبرگزاریهای رسمی ایران

خبر عکس از خبرگزاریهای رسمی ایران

خبر عکس از خبرگزاریهای رسمی ایران

بالاخره تکلیف دولت با صداوسیما چه می شود؟

هنوز زمان زیادی از آغاز بکار دولت یازدهم نگذشته بود که سخنانی تامل برانگیز از یک چهره آشنای دولت نقل محافل شد. او با انتقاد از صداوسیما و با بیان اینکه رسانه ملی جایگاهی در میان مردم ندارد خواستار آن شده بود که تصاویر و سخنان رییس جمهور "کم" از رادیو و تلویزیون پخش شود چرا که به زعم وی باعث کاهش محبوبیت رییس دولت می شود.

جدای از صحت و سقم گفته های این چهره فرهنگی سیاسی دولت، شبیه به چنین سخنانی در سالیان گذشته و پس از فتنه ۸۸ –که رسانه ملی به دفاع از جمهوریت نظام پرداخت و در مقابل کودتاچیان ایستاد- بارها از سوی شخصیت های اصلاح طلب و برخی حامیان امروز دولت زده شده است تا آنجا که سازمان صداوسیما به عناوینی همچون "رسانه میلی"، "صداوسیمای ضرغامی"، "رسانه غیرملی" و... از سوی آنان ملقب شد و حتی برخی از ایشان با افتخار اعلام می کردند که دیگر تلویزیون جمهوری اسلامی نمی بینند و به آن اعتماد ندارند.

اکنون اما با گذر از ماه عسل دولت تدبیر و امید، بخش زیادی از انتقادات دولتمردان روانه سازمان صدا وسیما شده است. از آن سو از گوشه و کنار شنیده می شود که فشارهای زیادی از سوی دولتی ها به رسانه ملی وارد می شود تا برنامه ها و سفرهای رییس جمهور در سطحی گسترده تر از رادیو و تلویزیون پخش شود. درخواست هایی که بی شباهت به مطالبات دولت نهم و دهم از رسانه ملی نیست.

فشارهای سیاسی به صداوسیما تا آنجا شدت یافته که شنیده شده بودجه این سازمان نیز تحت تاثیر میزان اطاعت پذیری مدیران ساختمان شیشه ای از ساکنان پاستور قرار گرفته است از سوی دیگر دخالت دولتی ها در کار تخصصی رسانه ملی تا آنجا رسیده که ایشان انتخاب مجری برای یک مصاحبه تلویزیونی را جزو شرح وظایف خود در دولت به شمار می آورند و آنها تعیین تکلیف می کنند که میکرفن رسانه ملی در دست چه کسی باشد!

دخالت های مورد اشاره تنها در زمینه ایجابی و سهم خواهی نیست بلکه ژنرال های باتدبیر برای هر برنامه انتقادی نیز خط و نشان می کشند. وقتی یکی از وزرای دولت سابق در برنامه پایش از عملکرد خود دفاع کرد و وقتی این برنامه سیاست های اقتصادی دولت را به نقد کشید، با واکنش شدید قوه مجریه روبرو شد، وقتی چند جوان در برنامه ثریا منتقدانه سخن گفتند، وقتی یک کارشناس –و فقط یک کارشناس- در مقابل ده‌ها حامی دولت در تلویزیون ظاهر شد و توافق ژنو را نقد کرد، وقتی فقط خبر اظهارات ضد ایرانی اوباما پخش شد، وقتی... کاسه صبر دولت نشینان به سر آمد و در انظار عمومی بر سر منتقدان فریاد کشیدند.

دیروز گفته بودند که کسی به رسانه ملی نگاه نمی کند و بیننده و شنونده ندارد، می گفتند شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بیشتر از شبکه های صداوسیمای خودمان مخاطب دارد، می گفتند صداوسیما رسانه ای جناحی است و تریبون یک جریان خاص است می گفتند... حالا اما فشار می آورند که از "فرودگاه تا ورزشگاه" سفر رییس دولت را پخش مستقیم کنید، می گویند حق ندارید فحاشی های دولتمردان آمریکایی علیه ایرانیان را پخش کنید، می گویند صداوسیما از توافق نامه ژنو انتقاد نکند، می گویند رسانه ملی به میل ما باشد، می گویند بگذارید صدای واحد از کشور برون رود لذا صداوسیما فقط از دولت تعریف و تمجید کند، می گویند صداوسیما آن جلسه مجلس را که در آن روشنگری و افشاگری می شود پخش نکند، می گویند صداوسیما از سران فتنه انتقاد نکند، می گویند صداوسیما صف سبد کالا را نشان ندهد، می گویند اگر بودجه می خواهید، هرچه ما گفتیم...

کدام را باور کنیم؟ آن انکار را یا این اصرار را؟ تقلاهای امروز منتقدان دیروز نشان می دهد که رسانه ملی، میلی نبوده و صداو سیمای ضرغامی آن طور هم که می گفتند بی تاثیر نبوده، دولتی ها با انتقادهای پی در پی شان از جام جم نشینان می دهند که حرفهای دیروزشان شوخی بوده و گرنه خود خوب می دانند که ناهمراهی رسانه ملی کارشان را لنگ می کند. همان رییس جمهوری که تشخیص می دادند که نباید به رسانه ملی بیاید اندکی پس از گزارش صد روزه دوباره در قاب جادویی ظاهر می شود و حتی جلسه اش با هنرمندان و دانشجویان و نخبگان و... از رسانه ملی بطور زنده پخش می شود تا تکذیبیه ای دیگر بر ادعاهای دیروز "آشنا"یان باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد